کد قالب کانون موضوع قرآنی برای سخنرانی

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 128
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 1172
بازدید ماه : 14108
بازدید کل : 40863
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 5 شهريور 1402

 تلاوت قرآن توسط یک زن بی‌حجاب + فیلم

تقوا و پرهیزکاری

حقیقت تقوی

ششمین پیشوای راستگویان در سخنی بسیار نغز و شیوا حقیقت تقوا را این گونه تفسیر می فرماید: «التقوی ان لا یفقدک الله حیث امرک ولا یراک حیث نهاک (29) ;

پرهیزکاری آن است که خدا تو را در موردی که امر کرده است، غائب نیابد و در موردی که تو را نسبت بدان باز داشته است، حاضر نبیند .»

به راستی تعریفی از این زیباتر و جامع تر امکان ندارد .

امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز در بیانی جذاب درباره تقوا می فرمود: «ان تقوی الله دواء داء قلوبکم وبصر عمی افئدتکم، وشفاء مرض اجسادکم (30) ;

همانا تقوای الهی داروی درد قلبهای شما و موجب بینایی درونهای [کور] شما و درمان بیماری کالبدهایتان است .»

زخورشید و از آب و از باد و خاک

نگردد تبه نام و گفتار پاک

بدین سان بود گردش روزگار

خنک مرد با شرم و پرهیزکار (31)

سیمای پرهیزکاران در قرآن

خداوند متعال در آیات 133 - 136 سوره آل عمران برخی از صفات پرهیزکاران را این گونه بیان فرموده است:

- «الذین ینفقون فی السراء والضراء» ; «آنان که در فراخی و تنگی انفاق می کنند .»

- «والکاظمین الغیظ » ; «و خشم خود را فرو می برند .»

- «والعافین عن الناس » ; «و از مردم در می گذرند .»

- «والذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم » ; «و کسانی که چون کار زشتی کنند، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد آورند و برای گناهانشان آمرزش خواهند .»

آثار و نتایج پرهیزکاری از نظر قرآن:

1 . انسان را از مکر دشمنان نگه می دارد:

«وان تصبروا وتتقوا لا یضرکم کیدهم شیئا» (32) ; «و اگر صبر کنید و پرهیزکاری نمایید، نیرنگشان هیچ زیانی به شما نمی رساند .»

2 . مایه تایید خداوند است:

«ان الله مع الذین اتقوا والذین هم محسنون » (33) ; «در حقیقت، خدا با کسانی است که پروا داشته اند و با کسانی است که آنها نیکوکارند .»

3 . انسان را از آتش دوزخ نجات می دهد:

«ثم ننجی الذین اتقوا ونذرا الظالمین فیها جثیا» (34) ; «آن گاه کسانی را که پرهیزکار بوده اند می رهانیم، و ستمگران را به زانو در افتاده در دوزخ رها می کنیم .»

4 . انسان را در بهشت الهی وارد می سازد:

«وسارعوا الی مغفرة من ربکم وجنة عرضها السموات والارض اعدت للمتقین » (35) ; «و برای نیل به آمرزش از پروردگار خود، و بهشتی که پهنایش به قدر آسمانها و زمین است و برای پرهیزکاران آماده شده است، بشتابید .»

5 . مایه نجات از سختیها است:

«ومن یتق الله یجعل له مخرجا» (36) ; «و هر کس از خدا پروا کند، خدا برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد .»

حضرت علی علیه السلام بعد از تلاوت این آیه شریفه، قسمتی از آثار تقوا را چنین بیان می کند:

«واعلموا " انه من یتق الله یجعل له مخرجا " من الفتن، ونورا من الظلم ویخلده فیما اشتهت نفسه وینزله منزل الکرامة عنده (37) ;

آگاه باشید: آن کس که تقوا پیشه کند [و از خدا بترسد، خداوند] راهی برای رهایی از فتنه ها به رویش می گشاید و نوری در دل تاریکی به او عطا می نماید و او را در آنچه دوست دارد [و به آن علاقه مند است] برای همیشه جاودانه می سازد و او را در منزل کرامت [و بزرگی] فرود می آورد [و از او پذیرایی می کند] .»

6 . اصلاح کارهای زندگی:

«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله وقولوا قولا سدیدا × یصلح لکم اعمالکم ...» (38) ;

«ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا دارید و سخنی استوار گویید تا اعمال شما را به صلاح آورد .»

7 . بخشوده شدن گناهان:

«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله ... یغفر لکم ذنوبکم » (39) ;

«ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا دارید تا ... گناهانتان را بر شما ببخشاید .»

8 . باعث محبت الهی:

«... ان الله یحب المتقین » (40) ;

«... به درستی که خداوند پرهیزکاران را دوست می دارد .»

9 . عزت و کرامت نزد پروردگار:

«ان اکرمکم عند الله اتقیکم » (41) ;

«همانا گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست .»

10 . پذیرفته شدن اعمال:

«انما یتقبل الله من المتقین » (42) ;

«همانا خداوند از تقوا پیشگان قبول می نماید .»

11 . بشارت در دنیا و آخرت:

«لهم البشری فی الحیوة الدنیا وفی الآخرة » (43) ;

«برای ایشان (تقوا پیشگان) در دنیا و آخرت بشارت است .»

برخی از موانع پرهیزکاری

1 . دنیاپرستی:

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: «حرام علی کل قلب متوله بالدنیا ان تسکنه التقوی (44) ; جای گرفتن تقوا در دلی که شیفته دنیا باشد، حرام است .»

2 . خصومت با دیگران:

علی علیه السلام فرمود: «لا یستطیع ان یتقی الله من خاصم (45) ;

کسی که مخاصمه کند، نمی تواند از خدا پروا داشته باشد .»

3 . شهوت پرستی:

همچنین آن حضرت فرمود: «ما من معصیة الله شی ء الا یاتی فی شهوة (46) ;

هیچ کدام از گناهان [و معاصی] یافت نمی شود جز اینکه با شهوتی سازگار است .»

گر از پی شهوت و هوی خواهی رفت

از من خبرت که بینوا خواهی رفت

بنگر که که ای و از کجا آمده ای

می دان که چه می کنی، کجا خواهی رفت (47)

(4)

تجارت

تجارت در فرهنگ قرآن به دو معنای معنوی و مادی آمده است:

الف) معنوی:

«ان الذین یتلون کتاب الله واقاموا الصلاة وانفقوا مما رزقناهم سرا وعلانیة یرجون تجارة لن تبور» (48) ;

«در حقیقت، کسانی که کتاب خدا را می خوانند و نماز بر پا می دارند و از آنچه بدیشان روزی داده ایم، نهان و آشکارا انفاق می کنند، امید به تجارتی بسته اند که هرگز زوال نمی پذیرد .»

در این آیه خداوند متعال تلاوت آیات الهی، اقامه نماز، و انفاق را تجارت زوال ناپذیر دانسته است .

در آیات 10 و 11 سوره صف نیز برخی دیگر از تجارتهای معنوی را این گونه بیان فرموده است:

«یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب الیم × تؤمنون بالله ورسوله وتجاهدون فی سبیل الله باموالکم وانفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون » ;

«ای کسانی که ایمان آورده اید، آیا شما را بر تجارتی راه نمایم که شما را از عذابی دردناک می رهاند؟ به خدا و فرستاده او بگروید و در راه خدا با اموال و جانهایتان جهاد کنید . این [گذشت و فداکاری] اگر بدانید، برای شما بهتر است .»

در این آیه ایمان به خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و جهاد در راه خدا با مال و جان به عنوان تجارت معنوی معرفی شده است .

خداوند متعال یکی دیگر از مصادیق این تجارت معنوی را چنین بیان فرموده است:

«ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التوراة والانجیل والقرآن » (49) ;

«در حقیقت، خداوند از مؤمنان، جان و مالشان را به [بهای] اینکه بهشت برای آنان باشد، خریده است; [همان کسانی که] در راه خدا می جنگند و می کشند و کشته می شوند . [این] به عنوان وعده حقی در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست .»

خداوند خود را در این تجارت بزرگ معنوی خریدار و مؤمنان را فروشنده معرفی کرده است و هر معامله ای در حقیقت پنج رکن اساسی دارد: خریدار، فروشنده، متاع، قیمت و بها، سند معامله .

خداوند متعال نیز در این آیه به تمام این ارکان اشاره کرده است: خودش خریدار، مؤمنان فروشنده، جانها و اموال آنان متاع، بهشت را ثمن و کتب آسمانی را سند این معامله قرار داده است .

ب) مادی:

در مورد تجارت مادی آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:

1 . تجارت، مردان خدا را از ذکر خدا باز نمی دارد:

«رجال لا تلهیهم تجارة ولا بیع عن ذکر الله » (50) ;

«مردانی که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا غافل نمی سازد .»

2 . معاملات بازرگانی باید با رضایت انجام گیرد:

«الا ان تکون تجارة عن تراض منکم » (51) ;

«مگر آنکه داد و ستدی با تراضی یکدیگر از شما انجام گرفته باشد .»

لقمه کامد از طریق مشتبه

خون خور و خاک و بر آن دندان منه

کان تو را در راه دین مفتون کند

نور عرفان از دلت بیرون کند (52)

3 . در تجارت غیر نقد نیاز به سند و شهود است . خداوند متعال می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه ولیکتب بینکم کاتب بالعدل » ; (53)

«ای کسانی که ایمان آورده اید، هرگاه بدهی مدت داری به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید . و باید نویسنده ای [صورت معامله را] براساس عدالت، میان شما بنویسد .»

4 . معامله نقدی نیازی به سند ندارد:

«الا ان تکون تجارة حاضرة تدیرونها بینکم فلیس علیکم جناح الا تکتبوها» (54) ;

«مگر آنکه داد و ستدی نقدی باشد که آن را در میان خود دست به دست برگزار می کنید; در این صورت، بر شما گناهی نیست که آن را ننویسید .»

5 . هنگام نماز جمعه، دست از تجارت بردارید:

«واذا راو تجارة او لهوا انفضوا الیها وترکوک قائما قل ما عند الله خیر من اللهو ومن التجارة » (55) ;

«و چون داد و ستد یا سرگرمی ببینند، به سوی آن روی می آورند و تو را در حالی که ایستاده ای، ترک می کنند . بگو آنچه نزد خداست، از سرگرمی و از داد و ستد بهتر است .»

شرایط تجارت

این بحث را با کلام نورانی رسول اکرم صلی الله علیه و آله به پایان می بریم که از تجارت به عنوان پاکیزه ترین شغل یاد فرموده اند، اگر دارای شرایط لازم باشد:

«ان اطیب الکسب کسب التجار الذین اذا حدثوا لم یکذبوا واذا ائتمنوا لم یخونوا واذا وعدوا لم یخلفوا واذا اشتروا لم یذموا واذا باعوا لم یطروا واذا کان علیهم لم یمطلوا واذا کان لهم لم یعسروا (56) ;

همانا پاکیزه ترین شغل، شغل بازرگانانی است که چون سخنی گویند، دروغ نگویند و هرگاه امانتی به آنها سپرده شود، خیانت نکنند و هرگاه وعده دهند، خلف وعده نکنند و وقتی چیزی می خرند، [از آن] نکوهش نکنند و وقتی چیزی می فروشند، تعریف و تبلیغ نکنند و هرگاه بدهکارند [در پرداخت بدهی خود] تعلل نورزند و هرگاه طلبکار باشند [برای گرفتن حق خود] فشار نیاورند .»

(5)

اسراف

از کارهای ناشایستی که قرآن همواره انسانها را از آن پرهیز داده، اسراف است . چه اینکه اسراف تعادل زندگی اجتماعی را در هم می ریزد و مفاسد فراوانی به دنبال دارد .

اسراف به معنای خارج شدن از حد اعتدال است، بی آنکه فرد چیزی را ظاهرا ضایع کرده باشد; مثل پوشیدن لباس گران قیمتی که بهایش صد برابر لباس مورد نیاز باشد، یا تهیه غذای گران قیمتی که با پول آن بتوان عده زیادی را تغذیه کرد .

و ای بسا اسراف در منطقه ای از زمین باعث محرومیت منطقه ای دیگر شود، و یا اسراف انسانهای امروز باعث محرومیت نسلهای آینده گردد .

قرآن مجید اسراف را مایه هلاکت و مسرفین را از جمله هلاک شوندگان برمی شمرد .

«واهلکنا المسرفین » (57) ;

«و ما مسرفین را نابود ساختیم .»

حضرت علی علیه السلام درباره اسراف می فرماید: «السرف مثواة والقصد مثراة; (58)

اسراف موجب هلاکت و میانه روی مایه زیاد شدن ثروت است .»

- خداوند می فرماید:

«ولا تسرفوا انه لا یحب المسرفین » ; (59) «اسراف نکنید که خداوند اسرافکاران را دوست ندارد .»

- «و ان المسرفین هم اصحاب النار» ; (60) «و به راستی که اسرافکاران اهل آتش اند .»

- «و لا تطیعوا امر المسرفین » (61) ; «امر اسرافکاران را اطاعت نکنید .»

«و ان فرعون لعال فی الارض و انه لمن المسرفین » ; (62) «و فرعون برتری جویی در زمین داشت واز اسرافکاران بود .»

«ان الله لایهدی من هو مسرف کذاب » ; (63) (64) «خداوند کسی را که اسرافکار و دروغگو است، هدایت نمی کند .»


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: منبر قرآنی
برچسب‌ها: منبر شناسی